کی شعر تر انگیزد شاعر که حزین باشد اما چه کند وقتی او حرفهاش این باشد... -------------
در خیابان کمی کتک خوردی نشِکستی ولی ترک خوردی
بستهی چیپس توی دستت بود ناگهان از دو جا پفک خوردی
یک عدد چوب توی هفتم تیر دو عدد میله در ونک خوردی
سه عدد چیز نیز شکل چماق مثل یک جور بیلبیلک خوردی... *** میرسی پای جعبهی جادو تا ببینی چقدر چک خوردی
پخش اخبار میشود آغاز تازه فهمیدهای کلک خوردی
رفته بودی اراذل و اوباش(!) سگ بغل کرده، آیسپک خوردی
عربده میکشیدهای از بس چیز بدتر از ایستک خوردی
تازه یک عده را کتک زدهای گول اخبار قاصدک خوردی... *** کار دنیا همیشه برعکس است زدهای منتها کتک خوردی...
|