پایین
?کاکتوس
|
دوشنبه 86/3/7 ساعت 11:12 صبح |
ما را بس...!
|
ما را بس...! محمد حسین صفاریان
آهی از کلّ بساط دو جهان ما را بس هیکلی لاغر و چشمی نگران ما را بس
من و همصحبتی بوقلمون دورم باد از گرانان جهان مرغ گران ما را بس
زانتیا را که به پاداش عمل میبخشند ما که رندیم و گدا بوق ژیان ما را بس
بنشین بر در بانک و گذر پول ببین "کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس "
ما کمی عاشق پولیم نه خواهان بهشت مبلغی نیست! دو میلیارد تُومان ما را بس
جیب پرپول شما مایه ی درویشی ماست گر شما را نه بس این سود، زیان ما را بس
از نگاران که قد سرو و صنوبر دارند قدّ کوتاه تو ای دشمن جان ما را بس
آنقدرها دل من گیر و گرفتار تو نیست که گرفتاری وام دگران ما را بس
آری از مشرب قسمت گله ناانصافیست طبع ناساز و سخنهای چاخان ما را بس
|
|
نظر شما( ) |
|
بالا
[ خانه|
مدیریت| ایمیل من|
پارسی بلاگ|
شناسنامه ]
|
220865
بازدید امروز
63
بازدید دیروز
16
RSS |
بهار1388 زمستان1387 پاییز 1387 بهار1387 پاییز1386 تابستان1386 بهار 1386 زمستان 1385 پاییز 1385 تابستان 1388 پاییز 1388
با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!! طنز نوشته های من از قلم اندیشه تراوش می کند یادداشت های من کوراب بازتاب نفس صبحدمان حسین پناهی دست نوشته های پراکنده من شبکه علمی کشور
| |