• وبلاگ : وبلاگ طنز كاكتوس
  • يادداشت : آنفولانزا
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    خبر كه زياده!!!
    ممنون از احوال پرسيت، خودت خيلي وقت بود كه نبودي!!!
    ما هم مشغول درس و مشق و كمي هم كارهاي حاشيه‌اي هستيم!
    يك ماه و چند روزه كه دارم گياه خواري مي‌كنم(بيشتر با برنامه مكتب اصفهان پيش مي‌رم-جمشيد خدادادي- البته از منابع ديگه هم استفاده مي‌كنم) 11 كيلو لاغر شدم، ديروز كه عيد بود همه‌ي فاميلامون كه منو خيلي وقت بود نديده بودن گفتن خيلي فرق كردي(خيلي خوشگل و خوش تيپ شدي!!!). درسا كمي زياد و سنگين شدن، اين ترم چندتا درس به ما دادن كه پيش نياز هيچكدومشون رو پاس نكرديم، البته از روي سرفصل دروس اين درسا رو به ما دادن(يعني ايراد كار از آموزش عاليه) هر استادي هم كه اومده يه پروژه خواسته، درست برعكس اردبيل كه هيچ وقت صحبتي از پروژه نبود، پروژه اخيري كه روش كار كردم درباره رأي گيري الكترونيك در ايران بود، خيلي خوب از آب در اومد، هرچند خيلي هم ازم وقت گرفت، چون بيشتر منابعش انگليسي بود، يكي از دوستان برادرم كه تو نخ مقاله هاي مختلف و از اين جور حرفاست خيلي از مقالم خوشش اومد و تعريف كرد، اين هفته يا هفته بعد كنفرانس مي‌دم(راستي براي كنفرانسم اسلايد هم آماده كردم كه كلاس كارم رو واقعا برده بالا!) راستي! ميدوني كه فاضل شهر ما شيمي مي‌خونه؟ يه بار با هم رفتيم بيرون چند باري هم تلفني صحبت كرديم!
    از شما چه خبر؟
    اگه شد، اسفند ماه شايد با بهنام اومديم اردبيل.