سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ طنز کاکتوس

 

تلخى این جهان شیرینى آن جهان است و شیرینى این جهان تلخى آن جهان . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?کاکتوس

سه شنبه 86/6/13  ساعت 8:59 صبح

دبی!!

«آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست».... در دبی بار خدایا به سلامت دارش
چون که آویزۀ گوشش بشود گفتارم..... نشود بار ِ دگر رفتن آن جا عارش
دور از چشم همه گر برود نایت کلاپ.... باید از کف ندهد از سر شب افسارش
روسیان را ننوازد که به یک غمزه کنند ..... طفلکی را پکر و شیفته وبیمارش
یا به آن دخترایرانی صادر شده هم..... اعتنایی نکند تا نشود سر بارش
یا که از هول حلیمی نپرد داخل دیگ.... تا به اورژانس نیافتد الکی او کارش
گر جمیرا برود چشم بباید درویش.... بکند- تا که مناظر ندهد آزارش
با مایو نیز نخوابد به کنار ساحل... تا نسازند در آن معرکه گی ها( gay ) کارش
( دی تو دی) هم نرود چون همه جنسا بدلی ست.....گرچه گرم است شب و روزبسی بازارش
جنس چینی ست ولی مارک یو اس ای (usa) دارد....هوش باید که در آرد سَر از این اسرارش
آخرین گفتۀ« جاوید» چنین است به او..... « برحذر باش که سر می شکند دیوارش»

 

 

نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 86/6/13  ساعت 8:58 صبح

سر به... سر !

سر به... سر !


تقدیم به صاحبخانه عزیزم !

آه از این گرمای طاقت سوز
وز هوای سگ سقط گردان گرم دیشب و امروز
وین مگس که می کند دور و بر من، « وز وز »ی مرموز
و به ایشان گفت باید
« قوز بالا قوز » !
***
ای مگس آخر چه می خواهی تو از جان من مفلس؟
هان ! بیا یکباره کارت رابکن، آخر چرافس فس ؟!
از سر شب آمدی اعضای ما را جستجو کردی
هر کجا اندام ناساز مرا لخت و پتی دیدی
سیخ، نیشت را فرو کردی !
آخر ای بدجنس لاکردار !
یا بروجای دگر یا لااقل دست از سرم بردار
- این قدر سر به... سرم نگذار !-
من شدم عاجز
بس که کردی نصف شب دور سرم « وز وز »...
- آه، ای بابا، تو هم یک گوش مفتی کرده ای پیدا !
می کنی بیخود چرا داد و هوار و آبروریزی
باز اگر یک قطره خون در جسم و جانت بود، یک چیزی !
- پس چرا آخر مگس جان، از همان اول نگفتی حاجت خود را
ای ز صدرت نیکویی تا ذیل
گر به خون بنده داری میل
کن به سوی خانه پر مهر صاحبخانه ام پرواز
حال و احوالی بکن با صاحب منزل
و برو داخل
گر به روی طاقچه، آرام بنشینی
بی شک آنجا خون مخلص را درون شیشه می بینی !


نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 86/5/17  ساعت 11:41 صبح

با عرض معذرت از محبوبه ابراهیمی

 

نوشتم عشق برایم نشانه بفرستد
پیام های محبت به خانه بفرستد

محبوبه ابراهیمی

 


نوشتم عشق برایم قباله بفرستد
قباله گر که ندارد، حواله بفرستد

 

حواله را ندهد دست هر کس و ناکس
حواله را بدهد دست ژاله بفرستد

 

که عشق چک بکشد، ضامنم شود در بانک
سه چار میلیون وام جعاله بفرستد

 

برای رفع و رجوع کثیف کاری هام
عنایتی بکند، باز ماله بفرستد

 

برای آنکه نیفتم به چاه خودخواهی
نوشتم عشق سر راه چاله بفرستد

 

برای امنیتم یک محافظ گنده
برای دور سرم نیز هاله بفرستد

 

اگرچه امر مهم پاستوریزه بودنش است
پگاه نفرستد، دوغ کاله بفرستد

 

نوشتم عمه کتک می زند، جنون دارد
بجای عمه مرا نزد خاله بفرستد

 

دو ماه بعد فراخوان کنگره ست، لذا
نوشتم عشق برایم مقاله بفرستد.


نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 86/5/17  ساعت 11:34 صبح

باید برادران زنم را عوض کنم

باید برادران زنم را عوض کنم

ناصر فیض

 

 

باید که شیوه‌ی سخنم را عوض کنم

شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

 

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است

روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

 

از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام

آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم

 

در راه اگر به خانه‌ی یک دوست سر زدم

این‌بار شکل در زدنم را عوض کنم

 

وقتی چمن رسیده به اینجای شعر من

وقت است قیچی چمنم را عوض کنم

 

باید پس از شکستن یک شاخ دیگرش

جای دو شاخ کرگدنم را عوض کنم

 

وقتی چراغ مه شکنم را شکسته‌اند

باید چراغ مه‌شکنم را عوض کنم

 

عمری به راه نوبت ماشین نشسته‌ام

امروز می‌روم لگنم را عوض کنم

 

با من برادران زنم خو ب نیستند

باید برادران زنم را عوض کنم

 

دارد قطار عمر کجا می‌برد مرا؟

یارب! عنایتی! ترنم را عوض کنم

 

ور نه ز هول مرگ زمانی هزار بار

مجبور می‌شوم کفنم را عوض کنم

 

دستی به جام باده و دستی به زلف یار

پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟


نظر شما( )
?کاکتوس

دوشنبه 86/4/25  ساعت 12:19 عصر

اموات محترم: کارت سوختتان حاضر است!

 

بعله دیگه! همه رفتنی هستیم! الان صدای من را بصورت زنده و مستقیم از آن دنیا دریافت می کنید! چون مسئولین محترم بعد از ثانیه ها کار کارشناسی طاقت فرسا روی نحوه ی توزیع کارت سوخت به این نتیجه مهم دست یافته اند که « فقط کارت سوخت اموات تحویل نشده است! » فکر کنم تا چند روز دیگه گواهی فوت هم برامون صادر بشه! بعدش هم مسئولین محترم جلوی تریبون حاضر خواهند شد و اتمام موفقیت آمیز این طرح هماهنگ و غرورآفرین را اعلام خواهند نمود. حالا اگه امکانش وجود داشته باشه یه مردانگی بکنند و کارت سوخت این دو میلیون اموات محترم را زیر خاک دفن کنند، با این امید که بحران مدیریت هنوز زنده و در کمال صحت و سلامت باشه و اینجا ما بدون کارت سوخت نباشیم!

 

عرضه مستقیم ممنوع!

کم کم به این نتیجه می رسم که کمی بیشتر از اندکی زیر خط متوسط آی کیوی جهانی قرار دارم! می فرمایین چرا؟ دلیلش ساده است... یکی از مسئولین محترم نیروی انتظامی فرمودند که: از عرضه مستقیم و فروش علنی کراوات و پاپیون جلوگیری می‌ شود؛ اما حقیر به عنوان یک حق التحریر بگیر از طبقه عوام نمی فهمم فروش غیر مستقیم چطوری باید انجام بشه؟! مثلاً (البته بلا نسبت ما!) باید یک فروشگاه پیدا کنیم که حدس می زنیم احتمالاً اهل این حرفها باشه و در حالی که به سمت دیگه ای نگاه می کنیم، بصورت زاویه دار و غیر مستقیم به اون مورد اشاره کنیم و از فروشنده درخواست کنیم:

«- بی زحمت دو تا از اون غیر مستقیم ها بدین! - از این ها؟  - نه! اون کناریش که غیر مستقیم تره!»

 

هر دم ازاین باغ بری می رسد!

حتماً تبلیغات زرد و آبی یکی از اپراتورهای محترم تلفن همراه که در و دیوار شهر را زینت داده ملاحظه می فرمایید؟ هر روز هم از سر خیر خواهی هدایا و سرویس جدیدی را در تبلیغات معرفی می کنند و حسابی توی سر تلفن های همراه دولتی -که در نوع خود خالی از معضلات عدیده هم نیست!- می زنند! چند وقت قبل که دولتی ها حسابی حالشان را گرفتند و پته شان را به آب دادند و مشترکان محترمشان تازه فهمیدند که  اینها زمان مکالمات را دقیقه ای حساب می کنند و برای جلوگیری از محاسبات پیچیده، اعداد را کمی تا قسمتی به سمت بالا گرد می کنند! حالا هم که دولتی ها یک ضرب شست دیگر نشان دادند و ابلاغ کردند تا زمان  نصب تجهیزات مورد نیاز فیلترینگ MMS، ارسال آن ممنوع است! حالا مشترکان می توانند خر بیاورند و سیم کارت بار کنند!

 

[….] شد به برنامه لیگ!

این برچسب حرفه ای که به لیگ برترمان می زنیم هم حکایتی دارد... توی یک جلسه ای یکی از دهانش در میره که بعضی داورها رشوه هم می گیرند! یکی دیگه بر اساس همین مدرک معتبر(!) توی رسانه ها جنجال به راه می اندازه! اون یکی حوس می کنه تیمش رو نه روز زودتر بفرسته استرالیا! اون یکی بازیکن نمیده! یکی دیگه هم میگه پس ما هم بازی نمی کنیم! در آخر هم یکی پیدا میشه و با شاهکاری که می کنه همه بازی ها رو لغو می کنه! حالا هم که هم ... شد به برنامه لیگ! هم به استرالیا باختیم! همچنان هم فکر می کنیم که آخر حرفه ای و خرد جمعی هستیم!

 


نظر شما( )
?کاکتوس

دوشنبه 86/4/25  ساعت 12:11 عصر

فرهنگ لغت اقتصادی

 

- وام(vam): آنچه به سادگی ندهند، از مزایای اولیه دارابودن بند پ، گفته شده برای ازدواج هم می‌دهند که در این مورد هدف (وام) اصلاً وسیله را توجیه نمی‌کند.

 

-‌ شهریه(shahrie): نوعی کابوس، وامصیبتا، تقاص درس نخواندن، درآمدزایی به شیوه کیوون، مثال نقض برای هر چقدر پول بدهی آش می‌خوری، آنچه در تعیین مقدار آن وجدان دیده نشود.

 

-‌ بیت‌المال(beytolmal): ارث بابا، مال از مابهتران، یکسری اموال عمومی با مصارف خصوصی، بیتی که به کاروانسرا تبدیل شده باشد. بعد از استفاده مسواک فراموش نشود!

 

-‌ پروژه(porozhe): طرحی که کلنگ آن را بر زمین زنند، محل مصرف بیت‌المال، فرصتی برای آزمون و خطا (مخصوصاً خطا!)، مصداق ضرب‌المثل عجله کار شیطان است، طرحی که تصمیم آن بعد از صرف یک غذای مفصل گرفته شود!

 

-‌ تورم (tavarom): قوز بالای قوز، نمک روز زخم، ماری که روی زندگی چنبره می‌زند، اسبی که مهار نشده باشد. برای مطالعه بیشتر بیشتر و آگاهی از نرخ واقعی تورم. ر.ک. شهریه

 

-‌ پول‌شویی(pool shooei): کسب درآمد از یک جاهایی (!) و خرج کردن در جای دیگر، دست به دست کردن پول با رعایت اصل شتر دیدی ندیدی، هنگام شستشوی دستی حتماً از دستکش استفاده شود.


نظر شما( )
?کاکتوس

دوشنبه 86/4/25  ساعت 11:41 صبح

پیشنهاداتی برای عدم ترشیدگی دوشیزگان محترم

۱- یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.
۲- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.
۳- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و ازسایه می رنجم.
۴- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون ۱۷ یا
۱۸ خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.
۵- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.
۶- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می‌شه.
۷- پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.
۸- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل…!
اگر نمی خواهید تبدیل به ترشی شوید بر روی ادامه متن کلیک کنید…
۹- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد می‌سازن واستون.

۱۰- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و… نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

۱۱- در پوشش دقت کنید، لباس چسبون و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

۱۲- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.

۱۳- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه…

۱۴- تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید،
در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.

۱۵- بالاخره اگه خدای نکرده می‌خواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه.

۱۶- و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید معاشقه می کنید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم.

۱۷- …و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آینده‌تون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید.


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 86/4/24  ساعت 11:56 صبح

مادرشوهر و عروس!

 

--...عروس خانم!
راستشو بگو ببینم،
دیشب تو تنها بودی؟
به نظرم، سپیده دم، غژ غژ در شنیدم!

-- وا، وا!
خاک به سرم، چه حرفا!
یقین که باد وزیده،
به لای در خزیده.

-- پس با کی پچ پچت بود؟
پچ پچ و مچ مچت بود؟

-- آه، یقین که گربه‌ها بودن،
رو پشت بوم ولو بودن.

-- خوب زن ِ ورپریده،
این یکی رو کی دیده:
یه زن تو رختخواب باشه،
چهار تا پا داشته باشه؟

-- آه، شاید که نوشیده بودی
یکی رو دو تا دیده بودی!
وقتی که من می‌خوابم
کفشامو در میارم
پا رختخواب می‌ذارم.
شاید اونارو دیده بودی!

-- گواه من مهتابه،
خدا خودش گواهه:
رو نازبالش دو سر بود
دو تا ژولیده سر بود.

-- وجدان من که پاکه،
از این حرفا چه باکه؟
آخه شاید کلاه گیسم بود،
بالا سرم، پیشم بود.

--آخه، ای دروغگوی ابلیس!
کی دیده که کلاه‌گیس
یه ذرع سیبیل داشته باشه،
دو دسته بیل داشته باشه!

سپس همه با هم تکرار کردند:
--آخه، ای دروغگوی ابلیس!
کی دیده که کلاه‌گیس
یه ذرع سیبیل داشته باشه،
دو دسته بیل داشته باشه!

منقول از کتاب «گردنبندی برای سرمیناز من»، نوشته‌ی «احمد خان ابوبکر»، ترجمه‌ی «یوسف حمزه‌لو».

...عروس خانم!
راستشو بگو ببینم،
دیشب تو تنها بودی؟
به نظرم، سپیده دم، غژ غژ در شنیدم!

نظر شما( )
?کاکتوس

جمعه 86/4/8  ساعت 11:10 عصر

تعبیر خواب مخصوص نامزدها

تعبیر خواب مخصوص نامزدها

 

* ارژنگ حاتمی
1- اگر در خواب دیدید فیلی بر پشت شما سوار شده است، به طوری که نمی توانید کمرتان را راست کنید، تعبیرش آن است که در آینده ای نزدیک کمرتان زیر بار مسؤولیت ها خواهد شکست، به شما پیشنهاد می کنیم با این روحیه ظریفتان اصلاً در انتخابات کاندیدا نشوید.
2- اگر در خواب دیدید در سر کوچه یک کشتی گیر شما را ضربه فنی و در ته کوچه یک کاراته باز شما را ناک اوت کرد، تعبیرش این است که شما نمی توانید با هیچ کدام از لیست های انتخاباتی ائتلاف کنید!
3- اگر در خواب دیدید که دارید خواب می بینید، تعبیرش این است که مگر خواب ببینید که در انتخابات شوراها برنده شوید!
4- اگر در خواب دیدید زیر آوار مانده اید و یک سگ زنده یاب شما را پیدا کرد و در حال تکه پاره کردن شماست، تعبیرش آن است که نه تنها در انتخابات موفق نمی شوید، بلکه یه عالمه بدهی هم به خاطر هزینه های تبلیغات بالا می آورید، و طلبکاران حالتان را خواهند گرفت.
5- اگر در خواب دیدید که در کره مریخ هستید و از آن بالا مردم را خیلی کوچک می بینید، تعبیرش آن است که در یک «لپ لپ» جایزه سفر به کره ماه را خواهید برد!
6- اگر خواب دیدید که «سیزده بدر» است و شما در وسط یک فلکه نشسته اید و چای می خورید، تعبیرش این است که شما دور می خورید!
7- اگر خواب دیدید یک مرغابی هستید و همش زیرآبی می روید و بعد مارمولک شده اید و از دیوار راست بالا می روید و بعد آفتاب پرست شده اید... تعبیری ندارد... فقط کمتر شام بخورید!
8- اگر در خواب دیدید که در حال تماشای مسابقات شنا از تلویزیون هستید و ناگهان در آب غرق می شوید (اصولاً هر اتفاقی می تواند در خواب بیفتد!)، این هم تعبیری ندارد... فقط به شما توصیه می کنیم کمتر «سینمای ماوراء» شبکه 4 را تماشا کنید!
9- اگر خواب دیدید که تخم مرغ کیلویی 1100 تومان شده است و قیمت نان 25 درصد افزایش یافته است... تعبیری ندارد، چون شما بیدار هستید!


نظر شما( )
?کاکتوس

جمعه 86/4/8  ساعت 11:7 عصر

یک لشکر گدا!

یک لشکر گدا!



می رود از هر طرف رقصان و با لنگر گدا
از دو سویت می رود، این ور گدا، آن ور گدا!
گر دهی کمتر زده تومان حسابت می رسد
می کند گردن کلفتی، می کشد خنجر گدا!
با صدای دلخراشش ضجه مویه می کند
راستی در ضجه مویه می کند محشر گدا!
لعن و نفرین می کند گر قلب او را بشکنی
می کند محرومت از سرچشمة کوثر گدا!
بر تو می چسبد مثال مرد مومن بر ضریح
گر بگویی من ندارم، کی کند باور گدا؟!
هست دایم باخبر از قیمت ارز و طلا
داند از هر شخص دیگر نرخ را بهتر گدا!
گر روی در خانه اش،‌ اطراف شمران یا ونک
دست کم دارد سه تا منشی، دو تا نوکر گدا!
در صف بنزین اگر با او بد اخلاقی کنی
می کند لاستیک ماشین ترا پنچر گدا!
گر گدایان را برای پول در یک صف کنی
صف کشد از شرق ری تا غرب بابلسر گدا!
بهر خارانیدن ران چون بری دستی به جیب
با هیاهو می رسند از راه، یک لشکر گدا!
خودکفا شد از گدا این شهر و من دارم یقین
می شود تا سال دیگر صادر از کشور گدا!


نظر شما( )
   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روزه گرفتن بعضی ها ...!
لباس فرم
هدفمند کردن یارانه ها
طنز نوروزی
مونتاژیات ادبی !
آنفولانزا
دوبیتی طنز
انواع پیغامگیر… گوش کنید!!
مجموعه شعر طنز...8
مجموعه شعر طنز...7
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

218594

بازدید امروز

23

بازدید دیروز

13


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

وبلاگ طنز کاکتوس

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

بهار1388
زمستان1387
پاییز 1387
بهار1387
پاییز1386
تابستان1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1388
پاییز 1388

 لینک دوستان

با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!
طنز نوشته های من
از قلم اندیشه تراوش می کند
یادداشت های من
کوراب
بازتاب نفس صبحدمان
حسین پناهی
دست نوشته های پراکنده من
شبکه علمی کشور

اشتراک